کد مطلب:190891 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:120

درس های این وصیت
1. بهترین سرمایه برای انسان مؤمن، در هر زمان و مكان، تقوای الهی است، و این كه در تمام امور خدا را در نظر داشته باشد، زیرا گرامی ترین و محبوب ترین انسان ها نزد خداوند متعال، متقین هستند. در قرآن مجید آمده

است: (ان اكرمكم عندالله اتقیكم) ، [1] و تقوا سبب عاقبت به خیری خواهد شد: ( والعاقبة للمتقین) [2] .

2. دومین جمله ای كه در این سفارش گهربار می بینیم، این است كه امام علیه السلام می فرماید: «و لا تعجل» ؛ یعنی در قضاوت و تصمیم گیری ها عجله و شتاب مكن، و با فكر و اندیشه و مشورت عمل كن. هر چه ابن مزارم اصرار می كند كه ای امام علیه السلام باز هم بفرمایید و مرا راهنمایی كنید؛ امام صادق علیه السلام چیزی اضافه نمی كند (زیرا آنچه را كه در این سفر برای او پیش خواهد آمد، می داند) اصولا تعجیل و شتاب در انجام كارها درست نیست؛ مگر در چند مورد:



[ صفحه 202]



اول: ادای نماز، هنگامی كه وقت داخل شود.

دوم: دفن میت.

سوم: تزویج دختر باكره هنگام بلوغ، مشروط به این كه خواستگارش دین و اخلاق داشته باشد.

چهارم: ادای دین، هنگامی كه وقتش فرارسد.

پنجم: اطعام مهمان، هنگامی كه وارد شود.

ششم: تعجیل در توبه، هنگامی كه گناهی مرتكب می شود [3] .

3. دهانمان را به فحش و سخنان ناشایست آلوده نكنیم؛ این نوع سخن گفتن از انسان با ایمان به دور است.

البته معاویة بن ابی سفیان سب و شتم را به شامیان آموخت؛ تا جایی كه بر روی هشتاد هزار منبر به امیرالمؤمنین علی علیه السلام ناسزا می گفتند؛ تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز كه وی دستور داد دیگر كسی به حضرت علی علیه السلام ناسزا نگوید، و هر كس خلاف این فرمان عمل می كرد، تازیانه اش می زدند.

در روایت داریم وقتی در جنگ صفین عده ای از یاران به سب و لعن معاویه و شامیان پرداختند، حضرت علی علیه السلام منع فرمود [4] طبق روایتی حجر بن عدی [5] (از صحابه جلیل القدر) با جمعی خدمت



[ صفحه 203]



حضرت علی علیه السلام رسیده، گفتند: یا امیرالمؤمنین! معاویه روی منابر و در مساجد به شما ناسزا می گوید؛ اجازه دهید ما هم به او ناسزا بگوییم؟ حضرت فرمود:

انی أكره أن تكونوا سبابین، و لكنكم لو وصفتم أعمالهم و ذكرتم حالهم كان أصوب فی القول و أبلغ فی العذر [6] .

من دوست ندارم (شما مؤمنان) اهل سب و شتم باشید و به دیگران ناسزا بگویید، ولی اوصاف زشت (دشمنان) و اعمال ناپسند آنان را بازگو كنید و احوال بد آنان را برای دیگران بگویید؛ این بهتر است.

و قال رسول الله صلی الله علیه و آله «لا تسبوا الناس، فتكسبوا العداوة بینهم» [7] .

ناسزا به مردم نگویید كه در نتیجه در دل ها عداوت و كینه جایگزین محبت خواهد شد.

و قال صلی الله علیه و آله «لا تسبوا الشیطان و تعوذوا الله من شره» [8] .

به شیطان هم ناسزا نگویید، بلكه به خدا پناه برید از شر (و وسوسه) او.

روزی امام باقر علیه السلام برای شاگردان خود سخن می گفت، و از بعضی از مردم كه به سوی افراد غیر صالح (مانند ابوحنیفه...) رفته بودند، انتقاد شدید می كرد؛ در این راستا چنین بیان فرمود: مردم رطوبت را می مكند، ولی نهر بزرگ را رها می كنند (به سوی این و آن می روند،



[ صفحه 204]



ولی پیامبر و خاندانش را رها می نمایند) .

شخصی پرسید: نهر بزرگ چیست؟

امام باقر علیه السلام فرمود: آن نهر بزرگ رسول خدا صلی الله علیه و آله و علمی است كه خدا به او عنایت فرموده است؛ همانا خداوند تمام سنت های همه ی پیامبران از حضرت آدم تا حضرت محمد صلی الله علیه و آله را برای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله جمع كرده است.

شاگرد پرسید: آن سنت ها چه بود؟

امام باقر علیه السلام فرمود: علم پیامبران و علم رسول خدا صلی الله علیه و آله كه پیامبر صلی الله علیه و آله همه ی آن علم ها را به امیرالمؤمنین علی علیه السلام تحویل داد؛

یكی از شاگردان پرسید:ای پسر پیغمبر! امیرمؤمنان علی علیه السلام اعلم و آگاه تر است یا بعضی از پیامبران؟

امام باقر علیه السلام (خطاب به حاضران) فرمود: بنگرید به این شخص كه چه سؤال (بی جایی) می كند. خداوند گوش های هر كس را خواهد می گشاید (یعنی گوش جان این شخص، كه این سؤال را می كند، كر می باشد) . من به او می گویم: خداوند علم تمام پیامبران را در وجود حضرت محمد صلی الله علیه و آله گرد آورد، و آن حضرت همه ی آن علم ها را به امیرالمؤمنین علی علیه السلام تحویل داد، در عین حال از من می پرسد: علی اعلم است یا پیامبران؟ (بنابراین سؤالی بی مورد می كند، زیرا وقتی كه من گفتم علم همه ی پیامبران به علی علیه السلام تحویل داده شده، یعنی او از همه ی آن ها آگاه تر است) [9] .

و قال مولانا الصادق علیه السلام: ألواح موسی علیه السلام عندنا، و عصا موسی



[ صفحه 205]



عندنا، و نحن ورثة النبیین [10] .

الواح موسی علیه السلام و عصای او نزد ما است، و ما وارث (همه) پیغمبرانیم.


[1] حجرات، 13.

[2] قصص، 83.

[3] پيام قرآن تفسير موضوعي، ج 1، ص 377.

[4] نهج البلاغه، خطبه ي 204؛ نهج السعادة، ج 2، صص 104 -105؛ شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 3، ص 181.

[5] معاويه (لع) دستور داد كه حجر بن عدي و فرزندش و چهار نفر از همراهانش را به جرم تشيع و حب علي بن ابيطالب عليه السلام شهيد كنند. قبور آن ها در سه فرسخي دمشق است. دوستان اهل بيت عليهم السلام حتما به زيارت اين بزرگواران در قريه ي عذراء دمشق بروند، كه زيارت قبور اين شهدا بركات عجيبي دارد.

[6] نهج البلاغه، خطبه ي 204؛ نهج السعادة، ج 2، صص 104 - 105؛ شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج 3، ص 181.

[7] كافي، ج 2، ص 360، ح 3.

[8] كنزالعمال، ج 1، ص 484، ح 2120.

[9] اصول كافي، ج 1، ص 222، ح 6.

[10] اصول كافي، ج 1، ص 231، ح 2؛ ارشاد مفيد، ج 2، ص 186.